دلتنگتم
بعضی وقت ها می رسد که می خواهی عزمت راجزم کنی تا کاری را به بهترین نحو ممکن انجام بدی اگر توانایی اش را نداشته باشی اموزش می بینی اگر نیاز به کمک داشته باشی کمک می گیری و اگر نیاز به وسیله ای باشد حتما ان را فراهم خواهی کرد.
ولی گاهی مجبوری که کاری نکنی مجبوری که بنشینی و انتظار بکشی و این سخت ترین کار ممکن است.چون دیگه کاری برای انجام دادن نداری تا تو را از فکر کردن به نتیجه دور نگه دارد انتظار این فرصتو بهت میده تا خوب به اخر خط فکر کنی .
انتظار همیشه تلخ بوده چه انتظار برای خوشبختی باشه یا انتظار برای طوفان زندگی، هر دو طاقت فرسا اند.
انتظار روزی که نمی دانی چه اتفاقی دربرداردو انتظار اتفاقی که نمی دانی در چه روزی پیش می اید، انتظار همیشه سخت بوده برای همین باید سخت گرفت.
انتظار را سوال کردمو جواب ها گرفتم :
مادری گفت : انتظار یعنی چشم به راه بودن باز شدن چشمان فرزندت دقیقا وقتی که چشمانت خسته راه اند.
پدری پاسخ داد:انتظار یعنی خیره ماندن به دستانی که قرار است مزد دستانت را بدهد تا تو ان را دو دستی به فرزندانت بدهی.
عاشقی: انتظار یعنی تمام مدتی که بدون معشوقم بودم.
معشوقی انتظار را اینگونه توصیف کرد:انتظار یعنی وقتی عشقت دزدیده شد بنشینی تا عشق کسی بشوی ولی انتخاب با توست تو هم عاشقت را برهانی یا همین جا بمانی.
کودکی: انتظار یعنی فاصله بین دو تا تولد که هر سال یه شمع به شمع های روی کیک اضافه شود.
پیری در جوابم گفت :از غروب افتاب جوابت را خواهی گرفت.
از خودم سوالم را تکرار کردم اما نمی توانستم هیچ تعریف خاصی براش بگزارم
این من وتویم که انتظارو تعریف می کنیم و خودمونم تعریفامونو عوض می کنیم.
اما با هر تعریف و با هر تجسم از انتظار بازهم انتظار سخته خیلی هم سخته.
سعی کن متنت منسجم باشه
ینی یا کاملا محاوره ای و یا کاملا کتابی
دقت کنی اولشو رسمی و کتابی نوشتی بعد لحنت محاوره شده